به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، این جنایت چند روز قبل در شهرستان دزفول، واقع در استان خوزستان اتفاق افتاد. مقتول زنی میانسال بود که با همسر و یکی از پسرانش زندگی می‌کرد. آن روز وقتی پدر خانواده به خانه بازگشت، با جسد همسرش که به‌نظر می‌رسید خفه شده مواجه شد و با کمک از همسایه‌ها در نهایت مأموران پلیس، خود را برای انجام تحقیقات به محل وقوع جنایت رساندند.

با وجود این حادثه تلخ هیچ معلوم نبود پسر خانواده دچار چه سرنوشتی شده است؛ چراکه هیچ‌کس از او خبر نداشت. تحقیق درباره این جوان حاکی از آن بود که او از مدتی قبل در دام اعتیاد گرفتار شده و به شیشه معتاد است. در این مدت نیز چند مرتبه همسایه‌ها صدای درگیری جوان معتاد با مادرش را شنیده بودند.

درحالی‌که بررسی شواهد در محل وقوع جنایت حاکی از ارتکاب قتل توسط فردی آشنا بود، نام پسر مقتول به‌عنوان تنها مظنون پرونده مطرح و تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد.در شرایطی که چند ساعت از این قتل خانوادگی گذشته بود و اهالی منطقه از این حادثه تلخ شوکه شده بودند، تلاش بزرگان برای یافتن متهم و پادرمیانی در این پرونده آغاز شد. با اینکه هنوز هیچ‌کس به‌درستی نمی‌دانست که متهم به کجا گریخته است، بزرگان منطقه توانستند او را در حاشیه شهر پیدا کنند. پسر جوان از کاری که انجام داده بود، پشیمان بود اما پای بازگشت به خانه یا تسلیم پلیس‌شدن را نداشت. با وجود این، با راهنمایی چند نفر از شیوخ و بزرگان منطقه، او نزد پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد.

قتل تحت‌تأثیر موادمخدر

پسر جوان وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، در اعترافاتش گفت: من و مادرم در خانه تنها بودیم که یکباره صداهای عجیبی شنیدم. مدتی بود که به شیشه اعتیاد پیدا کرده بودم و چند ساعت قبل هم شیشه زده بودم. او ادامه داد: من و مادرم هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم اما صداهای عجیبی که شنیدم، من را وادار کرد که به مادرم حمله کنم. باور کنید که آن‌موقع هیچ اختیاری از خودم نداشتم و نمی‌دانستم که چه کار می‌کنم و تحت‌تأثیر همین صداها به مادرم حمله کردم و با دستانم خفه‌اش کردم و بعد هم از ترس گریختم. اما باور کنید حالا که چند ساعت از این حادثه گذشته و من به‌خودم آمده‌ام فهمیدم که چه اشتباهی کرده‌ام. من پشیمانم و نمی‌دانم چطور به چشمان ‌پدر و برادرم نگاه کنم. موادمخدر زندگی‌ام را به تباهی کشید.

بخشش با پادرمیانی بزرگان

مادر مقتول از یک طایفه و پدر او از طایفه دیگری بودند. این قتل ممکن بود باعث ایجاد اختلاف و درگیری بین دو طایفه شود. در این شرایط تعدادی از بزرگان منطقه و هر دو طرف برای پادرمیانی اقدام کردند. یکی از آنها شیخ علی زبید بود که در خوزستان به «زعیم شیخ علی بن ناصر آل نبهان» مشهور است و از او به‌عنوان فعال در حوزه صلح و سازش یاد می‌شود.

او به گمانه‌زنی با طرفین پرداخت و در شرایطی که فقط 24ساعت از وقوع قتل گذشته بود، اولیای دم اعلام کردند به‌دلیل ندامت و پشیمانی متهم او را بخشیده‌اند. به این ترتیب هرچند متهم بازداشت شد و قرار است به‌زودی به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود، اما در این پرونده اجرای حکم قصاص منتفی شد.